اهمیت همدلی با جوانان
هر دغدغه ای درباره جوانان ، متأثر از شرایط اجتماعی شکل گرفته و مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
یکی از این دغدغهها به رفتارهایی برمیگردد که متاثر از حال و هوای کلی آنها و در فاصله با نسلهای پیشین معنا پیدا میکنند. از این زاویه بخشی از رفتارهای جوانان زیر ذره بین قرار گرفته و نقد میشود. بررسی میزان جدیت در رفتار و فاصله یا مرز آن با شوخ طبعی یکی از این موضوعات است. برخی بر این باورند که در زندگی بخشی از جوانان هیچ موضوع جدی وجود ندارد و در نتیجه هر اتفاقی که بیفتد آنها گویی در عالم خود به سر می برند و چندان توجهی به پیرامون خویش ندارند. شوخ طبعی، نگاه به شادی و زندگی و موضوعاتی از این دست، در چنین نقدهایی برجسته می شود تا مورد نقد قرار گیرد. این در حالیست که خود جوانان بر این عقیدهاند که جنس رفتارشان به معنای بیتفاوتی نیست. آنها در واکنش به انتقاداتی از این دست به دغدغههایی اشاره میکنند که مربوط به نسل آنها بوده و بزرگسالان چندان توجهی به آن نشان نمی دهند. آن شوخ طبعی و تظاهر به شادی و جدی نگرفتن امور از این زاویه به عنوان تنها راه ممکن برای پناه بردن به زندگی و دوری از دغدغههای اجتماعی مطرح می شود. یک جور راه ساده برای فراموشی. به نظرمی رسد توجه به این نکته در تحلیل ها و تحقیقاتی که پیرامون زندگی جوانان میشود از اهمیت فراوانی برخوردار است. تشخیص درست دغدغه ها و تلاش برای کمرنگ کردنشان به همراه برنامهریزی درست برای آینده زندگی جوانان بخشی از موضوعاتی است که میتواند در عین کاهش فاصله میان نسل جوان و نسل گذشته ، به میزان پایبندی او به اجتماع و مشارکت اجتماعی آنها نیز کمک کند. نقد بیرحمانه زندگی جوانان بدون توجه به دغدغه هایی که ذهن آنها را درگیر خود ساخته کاری از پیش نمی برد و نتیجه ای به دنبال ندارد. برای کاهش فاصله، برای ایجاد همدلی ، برای شناخت بیشتر جوانان، نمی توان یکسویه و تنها از منظر دغدغه های خود، زندگیشان را روایت کرد.